ساعت18:15 ویژه برنامه پنجمین شب بر آستان جانان که از سوی سازمان فرهنگی، هنری شهرداری تهران برگزار میشود در پارک شهر آغاز شد. این برنامه با تلاوت آیاتی چند از کلامالله مجید و سپس سرود ملی میهن عزیزمان، شروع شد. سپس رضا اسماعیلی مجری مراسم، پشت تریبون آمد و ضمن خیرمقدم به روزهداران، اعلام برنامه کرد. در ادامه مرشد ترابی که ا ز نقالان بنام است به اجرای نقالی پرداخت.
تمام برنامههای برآستانان جانان در محوطه پارک شهر و در کنار میدان صلح این پارک برگزار میشد. جمعیتی بیش از 500نفر روی صندلیهای درنظر گرفته شده نشسته بودند و مراسم را دنبال میکردند. سپس حجتالاسلام والمسلمین غیاث روی سن آمد و در این بخش به گفتوگو با مجری گفتوگومحور مراسم امیر احمدی پرداخت. در واقع این مراسم دو مجری داشت؛ یکی رضا اسماعیلی که مجری کل مراسم بود و دیگری امیر احمدی که اجرای گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین غیاث را برعهده داشت. احمدی به طرح سؤالات دینی و نکاتی معنوی که برای حاضران جذاب بود، از حاج آقا پرداخت. در پایان این نشست و گپ و گفت نیز چند نفر از حاضران سؤالات خود را از حجتالاسلام غیاث پرسیدند و نقطه نظراتشان را مطرح کردند.
غرفههای جانبی
در کنار برنامههایی که دنبال میشد، غرفههایی نیز در کنار صندلیها تعبیه شده بود تا روزهداران علاوه بر دنبال کردن برنامههای اصلی بتوانند از این غرفهها بازدید کنند.غرفههای خط و خوشنویسی، نقاشی، نمایشگاه کتاب، پاسخگویی به شبهات مذهبی و شرعی، هنرهای قرآنی، سفالگری و در نهایت موضوعات و مشارکتهای مردمی این غرفهها را تشکیل میدادند. کودکان و نوجوانان در کنار خانوادههای خود استقبال قابلتوجهی از این غرفهها داشتند، بهخصوص غرفههایی که جنبه هنری داشت و در آنها آثار معنوی متناسب با ماه مبارک رمضان جلوهگری میکرد.
اعلام آمادگی خیران برای نذری دادن سر افطار
یکی دیگر از بخشهای جالب این غرفهها، غرفه موضوعات و مشارکتهای مردمی بود. اگر کسی از روزهداران تمایل داشت نذری بدهد یا اطعامی برای افطار به روزهداران بدهد و ثواب بیشتری از این ماه نصیب خود کند، به این غرفه رجوع میکرد و برای چنین عمل خیری اعلام آمادگی میکرد. لازم نبود نذریها خیلی چشمگیر باشند؛ هر کس به اندازه وسعش میتوانست در این عمل خیر سهیم شود. دبیرخانه این غرفه هم نذریهای این عزیزان را میگرفت تا در شبهای بعد، علاوه بر افطاریهایی که در برنامه اصلی در نظر گرفته شده بود، بین روزهداران توزیع کند.
عطر معنویت افطار در پارک قدیمی
کمکم هوا تاریک و لحظات نورانی افطار نزدیکتر میشد. رفتهرفته بر انبوه جمعیت افزوده میشد. کودکان در غرفه نقاشی نشسته بودند و داشتند با همان معصومیت درونی، نقاشیهای زیبایی میآفریدند. پسری جوان با یک روحانی که پاسخگوی شبهات شرعی بود صحبت میکرد و سؤالات خود را میپرسید. حاج آقا هم با آرامش به او جواب میداد و گاهی برق لبخند روی سیمای هر دو نقش میبست. جمعیت به حدود هزار نفر رسیده بود. برخی از خانوادهها که معلوم بود تازه از سر کار برگشتهاند دست کودکشان را گرفته بودند و به پارک شهر آمده بودند تا هم از فضای معنوی آنجا بهره ببرند و هم اینکه سر کودکشان گرم شود و شبی ماندنی را برای خود رقم بزنند.
خانوادهها دوباره در کنار هم
مردی بود که بهرغم سن بالا روزه بود و میشد از خشکیدگی لبهایش به این نکته پی برد. با این حال وقتی چند کلامی با او خوشوبش کردیم، آنقدر سرزنده بود که فهمیدیم عشقی در درونش میجوشد. میگفت این طرح خوبی است که مردم کنار هم جمع شوند و روزهشان را باز کنند. میگفت قدیمها پسرها و دخترها، عروسها و دامادها با نوهها و نتیجهها سر سفره بزرگترها، مادربزرگها و پدربزرگها جمع میشدند. دم افطار دعا میخواندند و اذان که میگفت روزهشان را باز میکردند و به هم روزه قبول میگفتند؛ کانون خانوادهها گرم بود اما امروز همه درگیر زندگی و مشکلات خودشان هستند. توی آپارتمانهای کوچک میروند و باید روزه خود را تنهایی باز کنند. این جور برنامهها که شهرداری چند سالی است راه انداخته باعث میشود خانوادهها و مردم دوباره کنار هم جمع شوند. آن سوتر تعدادی از پسران جوان جلوی غرفه کتاب ایستاده بودند و کتابها را ورق میزدند. این کتابها را سازمان فرهنگی، هنری شهرداری تهران در اختیار غرفهها قرار داده تا روزهداران علاوه بر ثواب روزه در این ماه پر خیر و برکت، ازثواب مطالعه هم بی بهره نمانند.
قرائت قرآن و اذان بهصورت زنده
آقای کرمانی، قاری قرآن روی سن رفت. کلامالله مجید را گشود و سورههایی را انتخاب کرد و برای حاضران خواند. با قرائت او کمکم به لحظات نورانی افطار نزدیک شدیم. مردم هم به خواندن دعا و گفتن ذکر مشغول شدند. مرد و زن، پیر و جوان، کودک و نوجوان، همه در آن لحظات پرفیض، با خدای خود راز و نیاز میکردند. در همان حال دستاندرکاران برنامه به توزیع افطاری مشغول شدند. لحظه افطار فرا رسید. آقای کرمانی که لحظاتی قبل قرآن پیش از اذان را قرائت کرده بود، بهصورت زنده نوای اذان را سر داد. مردم که بستههای افطاری را گرفته بودند، در نقاط مختلف پارک شهر پخش شدند و ضمن گفتن التماس دعا و قبول باشد به یکدیگر، روزههای خود را گشودند. خانم آبرون، مدیر روابط عمومی برنامه بر آستان جانان گفت که هر شب حدود هزار بسته افطاری توزیع میشود. این بستهها شامل شیر، نان کشمشی و خرما میشود که از منطقه به هر ایستگاه میرسد. این جدای از آن بستههایی بود که در غرفه موضوعات و مشارکتهای مردمی قبلا گفته شد. به تناسب نذریهایی که مردم بهصورت خودجوش خیرات کردهاند، هم بین جمعیت ارزاقی توزیع شد.
آشتی دهید، جایزه بگیرید
غرفههای موضوعات و مشارکت مردمی یک کار دیگر هم انجام میدهند. کسانی که دو نفر را در ماه مبارک رمضان با هم آشتی دهند یا واسطه خیر شوند، نامشان نوشته میشود و در پایان 15روز برنامه بر آستان جانان، در شب میلاد امامحسنمجتبی(ع) در جشنی که برپا خواهد شد، به قید قرعه به یکی از آنان جوایزی اهدا میشود. این موضوع باعث شده بود تا رقابتی هم بین آشتی دادن آدمها بهوجود بیاید.
ماه رمضان در فرهنگ ایرانی
در فرهنگ عامه ایران، که پیوستگی خاصی با فرهنگ اسلامی دارد، بعضی از ماههای سال اهمیت و جایگاه ویژهای دارند. محرم، شعبان و رمضان را شاید بتوان مهمترین ماههای هر سال از این حیث برشمرد. این موضوع، البته بستگی تام و تمامی با روحیه مذهبی ایرانیان دارد که سنتهای مذهبی و آیینی اسلام را رنگ و رونق افزونتری میبخشد.
آنچه امروزه بیشتر بهعنوان آیینهای رسمی در ماه رمضان و در شهرهای بزرگ و کوچک شاهد آن هستیم، آیینهایی است که نسبت کمی با غنای آیینی غیررسمی این ماه در گذشته دارد. آیینهای رمضان در گذشته نه چندان دور، بسیار گستردهتر و غنیتر از امروز بود و حلول ماه رمضان، مانند عید نوروز که عید رسمی ایرانیان است، آیینهای بسیار ویژهای داشت؛ آیینهایی که این نوشته تلاش دارد به اختصار، بخشی از آنها را بازخوانی کند؛ گو اینکه برخی از این آیینها همچنان باقی است یا با رنگ و رونق کمتری در گوشه و کنار شهرهای دور و روستاها هنوز برگزار میشود.
آیینهای پیشواز یا استقبال از رمضان
رمضان در فرهنگ اسلامی وهمین طور در فرهنگ عامه، ماهی بزرگ و ارجمند است و بنابراین باید برای ورود به آن، آیینهای استقبال ویژهای را برگزار کرد. از گذشتههای دور، آیینهای پیشواز رمضان، آیینهای پررونقی بوده است و نشانه احترام، عظمت و ارجمندی این ماه در فرهنگ ما. از جمله این آیینهای پیشواز، آیینهای تطهیر و تنظیف است که گستردگی خاصی داشته است.
ورود به ماه رحمت خدا، مقدماتی داشته که یکی از آنها تطهیر ظاهر فردی و بوم اجتماع بوده است. در گذشته، در نواحی مختلف ایران، خانهتکانی یک رسم پیشوازی مهم برای رمضان بوده است و تقریبا همه خانوادهها به خانهتکانی کامل قبل از رمضان (مانند شب عید نوروز) اهتمام داشتهاند. این خانه تکانی، شامل منازل، حجرهها، کاروان سراها، تیمچهها، بازارها و شست و شوی اسباب و وسایل منزل و کار نیز میشده است. رسومی از این دست، خاصه در شهرهای بزرگ، رونق بیشتری داشته. اما در بسیاری از نقاط ایران، سفید کردن خانه در آستانه ماه رمضان یک رسم مألوف بوده است. در آستانه این ماه، مردم به مرمت ظاهر منازل و سفید کردن آن با گچ میپرداختند و این رسم را حرمت و اهتمام میداشتند. تکاندن فرشها از غبار، نظافت و... نیز که پیشتر گفته شد، عموماً همزمان با گچکاری انجام میشد و جالب آنکه اعتقاد بر این بود که اگر این کار توسط دختران دم بخت انجام شود، برکت رمضان، آنها را تا رمضان دیگر به خانه بخت خواهد فرستاد.
نظافت اماکن عمومی، تکایا، مساجد و... نیز رسم دیگری بوده که اگر چه امروز از آن آثاری باقی است (نظافت مساجد)، اما در گذشته بیشتر رونق داشته است. مراسم «گلکاری» مساجد نیز که در ایام قبل از رمضان برگزار میشد و طی آن ظاهر مسجد را پیراسته و با نوعی گل و گچ میاندودند، یک سنت ثابت در گذشته بوده است.
تطهیر فیزیکی و شستن تن نیز یک سنت بزرگ دیگر بوده است. «حمام روزه» یعنی رفتن به حمام قبل از رمضان و به پیشواز آن، یک سنت مهم بوده است که با «حمام عید نوروز» برابر بوده است. رفتن به «حمام روزه»، البته 2وجه داشته است؛ نخست این عقیده، که باید ظاهر و تن را نیز برای ورود و استفاده بهتر از ماه رمضان از پلیدیها تطهیر کرد و دوم بهجاآوردن «غسل نیت» ماه رمضان. غسل نیت روزه، تقریباً اگرچه از مستحبات وقت بوده، اما در حد واجبات، مورد اهتمام و توجه قرار میگرفته است.
در کنار «حمام روزه»، آرایش خانمها و زینتآرایی آنها نیز از سنتهای مرسوم بوده است. مراسم عمومی «حنابندان» نیز مشترکاً برای زنان و مردان اجرا میشده و اعتقاد عمومی بر آن بوده که کسی که ناخنش حنا نداشته باشد، وقتی دستش را در ماه رمضان به سمت آسمان بلند میکند، از رحمت و اجابت خدا بینصیب است.